معنی الفبای موسیقی

حل جدول

الفبای موسیقی

نت


الفبای عمرانی

اب


الفبای خوراکی

نون


الفبای تلگراف

مرس


الفبای خوردنی

نون


الفبای آبادانی

آب


الفبای ابادانی

آب


الفبای عمران

ویدیو


الفبای تلگرام

مرس


از حروف الفبای یونانی

بیشتر بدانید:
الفبای یونانی الفبایی است که زبان یونانی از سده نهم پیش از تولد مسیح بدان نگاشته می‌شود. این الفبا دارای ۲۴ حروف می‌باشد و یکی از کاملترین سامانه‌های الفبایی و نیز کهن‌ترین الفبایی است که هنوز نیز کاربرد دارد. در گذشته برای نشان دادن شمارگان نیز از این الفبا سود برده می‌شد ولی امروزه یونانیان از نمادهای ریاضی برای نشان دادن شماره‌ها بهره می‌برند. الفبای یونانی از الفبای فنیقی گرفته شده‌است. همچنین الفبای گوتیک، سیریلیک و لاتین نیز از این الفبا گرفته شده‌اند. حتی برخی می‌انگارند که الفبای ارمنی نیز از این الفبا به‌دست آمده باشد.
امروزه از الفبای یونانی در ریاضیات، فیزیک، نامگذاری‌های علمی و … بسیار استفاده می‌شود. مثلاً کمترین طول موج و بیشترین انرژی در بین امواج، مربوط به پرتو گاما است، یا مثلاً از حرف دلتا Δ در فیزیک برای بازه، یا در هندسه از حرف تتا برای بیشتر زاویه‌ها، یا از سیگما برای مجموع اعداد بین بازه‌ای از اعداد، استفاده می‌شود.

فارسی به عربی

موسیقی

موسیقی

عربی به فارسی

موسیقی

موزیک , موسیقی , اهنگ , خنیا , رامشگری

لغت نامه دهخدا

موسیقی

موسیقی. (اِخ) جمال الدین محمودبن عبدالاربلی ادیب معاصر ابن خلکان و در هنر موسیقی و جز آن سخت استاد بوده است. (از ابن خلکان ج 1 ص 148).

موسیقی. (معرب، اِ) علم تألیف لحون. فن تألیف الحان. (مفاتیح). علم ادوار. علم نغمات. علمی است که بدان احوال نغمات و ازمنه ٔ آن توان دانست. به عبارت دیگر، موسیقی دو فن است فن اول از او ملایمت نغمات معلوم شود و آن را فن الحان گویند و از فن دویم اوزان ازمنه معلوم گردد و آن را فن ایقاع خوانند. (از خلاصهالافکار فی معرفهالادوار شهاب صیرفی). موسیقی از ایران به عرب و از آنجا به زمان حکم بن هشام به توسط زرقون [زرگون] و عیون به اندلس و از اندلس به دیگر قسمتهای اروپا نقل شد. (نفح الطیب ج 1 ص 753). صنعت آهنگها و نغمات. دانش سازها و آوازها. غنا. خنیا. ترکیب اصوات به صورت گوشنواز. علم الحان و آن یک قسمت از اقسام چهارگانه علوم ریاضی قدماست. ارسطو موسیقی را یکی از شعب ریاضی برشمرده و فلاسفه ٔ اسلامی نیز رای او را پذیرفته اند؛ ولی از جهت مسلم و تغییر ناپذیر نبودن همه ٔ قواعد و اصول آن مانند علوم ریاضی، آن راهنر نیز محسوب داشته اند. (از یادداشت مؤلف). عبارت است از معرفت احوال الحان و آنچه التیام الحان بدان کامل شود. (از نفائس الفنون). موسقی. (ناظم الاطباء). فرمود تا کتابی تصنیف کنم به پارسی دری در... علم موسیقی و باز نمودن سبب ساز و ناساز آوازها و نهاد لحنها. (دانشنامه ٔ علایی).
گهی اقسام موسیقی که هرکس
پدید آورد بر الحان پیکر.
ناصرخسرو.
ز موسیقی آورد سازی برون
که آن را نشد کس جز او رهنمون.
نظامی.
سعدیا تا کی سخن در علم موسیقی رود
گوش جان باید که معلومش کنی اسرار دل.
سعدی.
مطربی می گفت با خسرو که ای گنج سخن
علم موسیقی ز علم شعر نیکوتربود.
امیرخسرو دهلوی.
و رجوع به ماده ٔ آهنگ و لحن و نیز ایران باستان ج 1 ص 103 و کشف الظنون و مرآهالخیال و یادداشتهای قزوینی ج 7 ص 162 و حکمت اشراق ص 204 شود.
- الحان موسیقی سرای، آهنگ موسیقی سراینده. سراینده ٔ آهنگهای موسیقی. نوازنده ٔ سازهای موسیقی. (از یادداشت مؤلف):
داودصوت، انده زدای، الحان موسیقی سرای
ادریس دم صنعت نمای اعجاز پیدا داشته.
خاقانی.


موسیقی دان

موسیقی دان. (نف مرکب) موسیقی داننده. استاد علم موسیقی. که در فن موسیقی عالم باشد. (از یادداشت مؤلف).

معادل ابجد

الفبای موسیقی

350

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری